نني و موشه

 

  کپی رایت : ننی و موشه
 

 

Thursday, November 03, 2005

رمز موفقيت

موشه یه دخترعمه داره یه سال از من کوچیک تره تازگیها با یکی از همکلاسیاش که همسن و سال خودشه عقد کرده. زوج خیلی جالبین. دختره آروم و کم حرف و خیلی سنگین(مثل خودم) پسره شر و شور و پر حرف و بجوش. یکی از سر گرمیهای این پسر اینه که تو مهمونیا زاغ سیای من و موشه رو چوب بزنه. همش تو خط ما دوتاس. انگار می خواد با چشماش زیر و بم زندگی مارو ببینه. سوالای عجیب غریب ازمون می کنه انگار ما سمبل متاهلاییم. بیست بار تاحالا در مورد اینکه چه جوری با هم آشنا شدیم، زندگی متاهلی چه جوریه و... مارو سیم جیم کرده.
خونواده بابای موشه یه دوره دارن اسمشو من گذاشتم دوره جوجه کباب. چون قانونش اینه که فقط یه نوع غذا باید سرو بشه اونم سفارش جوجه کباب از بیرون. نسل دوم اعضای این دوره یعنی من و موشه فقط مهمونیم و هیچوقت میزبان نمی شیم.

این سری دوره جوجه کباب خونه موشه اینا بود و دودر کردنشم به این راحتیا امکان پذیر نبود. طبق معمول همیشه این زوج جوون که برعکس من و موشه که بعضی اوقات زیر آبی میریم، پای ثابت مهمونیای خونوادگین، هم اومده بودن.
ما تو مهمونیا خیلی ریلکسیم به پر و پای همدیگه نمی پیچیم یا هر کی میره سی خودش یا اینکه یه جای دنج یه کم صمیمی تر از حد معمول می شینیم و شروع می کنیم به پچ پچ کردن و هره و کره. بعد از شام من و موشه مشغول غیبت کردن بودیم و دخترعمه موشه و شوهرش هم یکم اونطرفتر کنار ما نشسته بودن. که یدفعه پسره بدون هیچ مقدمه ای پرسید:"رمز موفقیتتون تو چیه؟" من که خشکم زده بود یه نگاهی به موشه انداختم که یعنی تو جواب بده، موشه هم که حسابی یکه خورده بود خودشو جمع و جور کرد و همین طور که دستش دور گردنم بود منو به خودش چسبوند و گفت:
- رمز موفقیتمون اینه، ما همدیگرو خیلی دوست داریم.
- ولی همه دختر پسرا همدیگرو اولش دوست دارن چی کار کردین که تونستین همین طور بمونین.
...

تو ماشین موقع برگشتن موشه گفت:
- خیلی حال می کنم که همه دور و وریامون مارو یه زوج موفق می دونن.
- اوهووووووم (اون لحظه من تو چرت بودم و کلم کار نمی کرد).

بعدا یاد این جریان که افتادم با خودم فکر کردم راستی واقعا رمز موفقیت ما چیه؟ اگه یکی دیگه این سوالو ازمون بپرسه چی داریم جواب بدیم. خیلی به مغزم فشار آوردم. به این نتیجه رسیدم که نمیشه گفت رمز موفقیت باید گفت رموز موفقیت. حیفه که کسی از کشفیاتم خبردار نشه بخاطر همین تصمیم گرفتم رمزهای موفقیتمونو خورده خورده تو بلاگ بنویسم. فکر کنم موشه هم از این ایده خوشش بیاد و کمکم کنه.
چیزایی که می نویسم رو از روی سایتای روانشناسی و ازدواج و دوستیابی کپ نمی زنم. اینا رمزهایین که من و موشه تو 3 سال زندگی مشترکمون اونا رو تجربه کردیم و به این نتیجه رسیدیم که تو خوشبخیمون تاثیر می ذارن. ممکنه که این رمزا حتی مغایر با یه سری اصول زندگی و روانشناسی باشه ها ولی ما که قرار نیست بر اساس یه سرس قانونایی که آدمهایی که نمیشناسیمشون و شاید قبولشونم نداشته باشیم زندگی کنیم. من و موشه برای خودمون زندگی می کنیم.